معمولا به توافق رسیدن بر سر تعریف مشخص مفهوم موفقیت بسیار بحثبرانگیز است چون افراد مختلف معمولا تعاریف متفاوتی از موفقیت دارند و شخص موفق هم از نظر هر یک از آنها متفاوت است. کسانی هستند که رتبههای برتر کنکور و دانشجویان دانشگاههای برتر را موفق میدانند و کسانی هم هستند که این ملاکها برایشان در میزان موفقیت افراد آنقدرها تعیینکننده نیست. بعضیها دستاوردهای بزرگ زندگیشان را دوستانشان میدانند و بعضیها شغل و درآمدشان را نشانهای از موفقیت در زندگی در نظر میگیرند. ولی واقعا کدام نوع نگاه دربارهی موفقیت به واقعیت نزدیکتر است؟ آشنایی با مفهوم هوش هیجانی میتواند دید بهتری دربارهی موفقیت و تعریف آن به ما بدهد. در ادامهی این مقاله به پاسخ این سوال میپردازیم که هوش هیجانی چیست.
هوش هیجانی چیست؟
دربارهی ضریب هوشی (IQ) زیاد شنیدهایم. نوعی از هوش که در تعریف ضریب هوشی جا میگیرد، از آن نوعی است که در نوابغ و دانشمندان زیاد میبینیم. ضریب هوشی تعیینکنندهی موفقیت تحصیلی و تخصصی است. اما نوع دیگری از هوش وجود دارد به نام هوش هیجانی (EI) که بیشترین تاثیرش را در روابط میتوان مشاهده کرد. هوش هیجانی را توانایی شناخت، ادراک و دریافت احساسات و انگیزههای خود و دیگران؛ مدیریت آنها با توجه به موقعیت؛ حل مسئله و واکنش مناسب تعریف میکنیم. EI مشخصکنندهی میزان ذاتی هوش هیجانی در افراد است و با EQ متفاوت است. EQ به معنی ضریب عاطفی است و میزان رشد هوش عاطفی را ارزیابی میکند. بله! برخلاف ضریب هوشی که عددی ثابت است، هوش هیجانی قابل پرورش است و بیشتر ماهیت مهارتی دارد. جالب است بدانید که هوش هیجانی بر موفقیت بسیار بیشتر از ضریب هوشی تاثیرگذار است چون با داشتن روابط بهتر و موثرتر با دیگران احتمال رسیدن به خواستهها و جایگاههای موردنظر، برایمان ممکنتر و حتی آسانتر خواهد بود. برای سنجش میزان EQ، تست EQ-i به کار میآید که اولین بار توسط بار-ان ارائه شد و هدفش این بود که هوش هیجانی را از یک مفهوم تئوری مطلق، به مفهومی کاربردی تبدیل کند. البته باید توجه داشته باشیم که هوش اجتماعی با هوش هیجانی متفاوت است؛ هوش هیجانی بیشتر بر روی توانمندیهای درونفردی تمرکز دارد درحالی که در هوش اجتماعی آگاهی از قوانین و موقعیتهای اجتماعی مختلف بیشتر مطرح است.
دلایل اهمیت هوش هیجانی
- سلامت جسمی: آگاهی از واکنشاهایمان باعث میشود اسرسمان را کنترل کنیم.
- سلامت ذهن: هوش هیجانی رویچگونگی نگاه ما به زندگی هم تاثیر گذار است.
- روابط: باعث بهبود روابط و حل اختلافات وتعارض ها میشود.
- موفقیت: هوش هیجانی باعث افزایش اعتماد به نفس میشود وداشتن انگیزه درونی قوی تری میشود در نتجه تمرکز روی اهداف بیشتر میشود.
- رهبری: زمانی که هوش هیجانی بالایی دارید؛ دیگران تصمیمات شما را راحت تر قبول میکنند.
برای شناخت بیشتر خود مقاله آزمون های شخصیت شناسی را نیز مطالعه کنید.
تعریف و تشخیص هوش هیجانی
برای اینکه بتوانیم کامل و دقیق متوجه شویم که هوش هیجانی چیست، نیاز است از بسترهایی که هوش هیجانی در آنها تعریف میشود باخبر باشیم. به طور معمول در تعریف و توضیح هوش هیجانی، چهار حوزه مطرح میشود که با تقویت و توسعهی آنها میتوانیم مهارت هوش هیجانی را در خودمان پرورش دهیم. این چهار حوزه عبارتند از:
خودآگاهی:
آگاهی از احساساتمان از اصلهای مهم و موثر در روابط است و اساس هوش هیجانی هم بر همین پایه است. مهم است که بدانیم در صورت بروز یک مشکل یا پیش آمدن موقعیتی خاص، چه احساسی پیدا خواهیم کرد آن احساس چگونه بر رفتار و واکنش ما در آن موقعیت اثر خواهد گذاشت.
خودتنظیمی: بعد از شناسایی احساس، نوبت به تنظیم مدیریت آن میرسد. در این مرحله بیان احساسات به شکل تکانشی اولیه را به تاخیر میاندازیم تا بتوانیم از تفکر منطقی برای تشخیص و اجرا کردن واکنش مناسب کمک بگیریم. در واقع مغز ما شامل دو بخش مغز احساسی و مغز منطقی است که در کنار هم کار میکنند و برای داشتن بهترین عملکرد، باید از هر دو بخش در جای مناسبشان استفاده کنیم.
همدلی:
همدلی به معنی در نظر گرفتن و درک نیازها و احساسات دیگران در طی ارتباط است. این موضوع در موقعیتهای چالشبرانگیز اهمیت ویژهای پیدا میکند. اینکه در مواقع حساس، یعنی زمانی که ممکن است کنترل کردن احساسات شدید خودمان و دیدن اتفاقات از چشم دیگری و درک او سختتر از همیشه باشد، همدلی خود را حفظ کنیم قطعا کمک خواهد کرد تا روابطمان را از خطرات احتمالی حفاظت کنیم.
انگیزه برای حل مسئله:
توانایی مدیریت روابط با انگیزهی ما برای حل مسئله ارتباط مستقیم دارد. بعد از بروز مشکلی در ارتباط ما با کسی که برایمان عزیز است اگر از هوش هیجانی خوبی برخوردار باشیم، سعی میکنیم با آن فرد صحبت کرده، نظرات و احساسات یکدیگر را بشنویم و باهم مشکل را حل کنیم تا در صورت تکرار موقعیتی مشابه بتوانیم بهتر عمل کنیم. در واقع اینکه از اشتباهاتمان نترسیم و اشتباه در روابطمان باعث ایجاد فاصله نشود و با وجود آن باز هم برای بهتر شدن تلاش کنیم، به انگیزهی شخصی ما برای حل مسئله برمیگردد و موضوع بسیار مهمی است و باید آن را در خود تقویت کنیم.
ویژگی افراد بهرهمند از هوش هیجانی بالا
در توضیحاتی که برای چهار حوزهی اصلی هوش هیجانی آوررده شد، به ویژگیهایی که نشانهی سطح قابل قبول هوش هیجانی در افراد هستند هم اشارههایی شد. این افراد اکثرا انسانهایی با ذهن باز و مثبت هستند و از نقاط قوت و ضعف خود آگاهند چون روی شناخت خود زمان گذاشتهاند. با بیان نظرات و احساسات خود مشکل ندارند و قدرت نه گفتن خوبی دارند. آنها پذیرای تغییرات هستند و این تغییرات را فرصتی برای شکوفا شدن تواناییهایشان میبینند، برای رشد خودشان دائما تلاش میکنند و به شدت مشتاق یادگیری هستند. حس اعتماد به نفس و خودکارآمدی در آنها به حد معقولی بالاست و به دلیل شناخت عمیقی که از خود دارند، دلیل هیجانات خود را کشف میکنند. همچنین این افراد، معمولا افراد سلامتتریاند. یکی از دلایل این موضوع میتواند مدیریت خوب استرس در این افراد باشد که باعث میشود از نظر روحی و جسمی کمتر فرسوده شوند. مدیریت استرس یا هر احساس دیگری، اول از همه نیازمند درک و شناخت آن حس است. مدیریت احساسات منفی به دلیل آثار مخربی که به دنبال دارد، از ضرورت بیشتری برخوردار است؛ پس از اهمیت خودآگاهی در کنترل این آثار مخرب به هیچ وجه نباید غافل شویم.
مقاله تقویت فن بیان را نیز حتما مطالعه کنید.
چگونه هوش هیجانی خود را پرورش دهیم؟
حالا که تا اینجای مقاله پیش آمدهایم و تعریف، مهارتها و ویژگیهای دخیل در هوش هیجانی را میدانیم، احتمال دارد که مشتاق شده باشیم تا برای تقویت آن کاری بکنیم. خبر خوب این است که همانطور که قبلا هم گفتهایم، EI قابل پرورش است و راههایی وجود دارد که بتوان آن را تقویت کرد.
مشاهدهگر دقیقی باشید
برای پیدا کردن دید جدیدی نسبت به طرز رفتار و واکنشهایمان باید زمان کافی صرف مشاهدهی رفتار و احساسات خودمان و دیگران بکنیم. در این صورت میتوانیم کمکم بین آنها ارتباط برقرار کنیم و به دنبال کشف این ارتباط میتوانیم ازرافیانمان را بیشتر درک کنیم و قدمهای بعد را برای تغییر و پیشرفت روابطمان برداریم.
شنوندهی خوبی باشید
توجه به پیامهای کلامی و غیرکلامی در ارتباط با دیگران در یادگیری نقش بسار زیادی دارد. باید یاد بگیریم که بدون عجله و پیشداوری، احساسات و افکار دیگران را هم در نظر بگیریم و حتی اگر با آنها موافق نیستیم، باید بتوانیم آنها را درک کنیم. اگر شنوندهی خوب و فروتنی باشیم، دیگران بیشتر به ما اعتماد کرده و از احساساتشان با ما بیشتر صحبت میکنند که فرصت خوبی برای یادگیری و کشفهای بیشتر و بزرگتر است.
با افکار و احساسات خود ارتباط بگیرید
تا همینجا هم به اهمیت و نقش کلیدی خودآگاهی، پذیرش نقاط ضعف و تلاش برای رفع آنها در تقویت هوش هیجانی تاکید کردهایم اما تکرارش برای بار آخر هم خالی از لطف نیست. هوش هیجانی اول از همه، با جهان درونی ما ارتباط دارد. آگاهی از این جهان درونی که شامل افکار و احساسات و نیازهایمان میشود، برای ارتقای هوش هیجانی لازم و ضروری است.
حس مسئولیت خود را بالا ببرید
باید در برابر پیامد رفتارهایمان پاسخگو و مسئول باشیم. اعمال ما، از افکار و احساسات ما سرچشمه میگیرند. طبق آنچه دربارهی هوش هیجانی میدانیم، مدیریت روابط یکی از مباحثی است که در این زمینه مطرح است و برای اینکه بتوانیم روابط خودمان را مدیریت کنیم، نیاز است وقتی که برای مثال کسی از ما رنجیده است واکنش مناسبی داشته باشیم و واکنش مناسب در اینجا عذرخواهی کردن است. در واقع پذیرفتن مسئولیت کارهای خود، ما را انسانی با انگیزه نشان میدهد؛ کسی که بر احساسات و افکارش قدرت دارد و برای بهبود آن تلاش میکند. اگر بخواهیم از زیر بار مسئولیتها شانه خالی کنیم و اشکال کار را به گردن شخص مقابل در رابطه بیندازیم، روابطمان رو به نابودی خواهند رفت.
در آخر لازم است اشاره کنیم که سرمایهگذاری بر روی ارتقای هوش هیجانی و تمام مهارتهای به آن، شاید در ابتدا سخت و دشوار باشد اما بیشک ارزشمند است و اگر دغدغهی بهبود و پیشرفت در زندگی را دارید، خوب است که حتما به آن بپردازید و به یاد داشته باشید که این، یک روند طولانی مدت است. از زود نتیجه نگرفتن دلسرد نشوید و به تلاش و کشف دنیای درون خود ادامه دهید تا بهمرور دنیای بیرون را زیباتر و واقعیتر از قبل، برابر چشمانتان ببینید.
برای انجام تست هوش هیجانی کلیک کنید.