چرا باید درباره سلامت روان بخوانیم؟ پنجرهای را تصور کنید که نمایی کامل به یک خیابان دارد. وقتی که از این پنجره به بیرون نگاه کنید، میتوانید تمام اتفاقاتی را که در آن میافتد ببینید و ترتیب و علت اتفاقات زنجیرواری که در آن محدوده رخ میدهد را متوجه شوید. اگر پنجره غبار گرفته و کثیف باشد، بخشی از وسعت دید شما از بین میرود. در این صورت شما ممکن است یک تصادف را ببینید اما نتوانید بفهمید که علت آن تصادف این بوده که رانندهی مقصر نمیخواسته با شخصی که به طور ناگهانی وارد خیابان شده است برخورد کند و فرمان را بدون توجه به سمت دیگر چرخانده.
روان ما هم مانند همان پنجره است؛ ما با دیدن وقایع از دریچهی ذهن و روانمان، آنها را درک میکنیم تا بتوانیم واکنش مناسب به آنها نشان بدهیم. حفظ سلامت روان از این نظر مهم است که وسعت دید ما را حفظ میکند و اجازه نمیدهد گرد و غبار اتفاقات و شرایط سخت زندگی، تجربیات تلخ و آسیبزا و انزوا روی پنجرهی روان ما بنشیند. اما سلامت روان چیست و چگونه و به چه روشهایی میتوان از آن محافظت کرد؟
سلامت روان به چه معناست؟
ممکن است سلامت روان را عدم وجود هر گونه اختلال و مشکلی در درک و شناخت دنیای اطرافمان بدانیم ولی این تعریف و توصیف، نه دقیق است و نه درست. همهی ما در زندگی در معرض تجربیات دشواری قرار گرفتهایم که آثاری را بر روان ما به جا گذاشتهاند مثل اضطراب، ترس، افسردگی و حتی بیماریهایی مثل اسکیزوفرنی. سلامت روان بیشتر بر مدیریت کردن این آثار ثانویهای که این موارد ایجاد میکنند تمرکز دارد. طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامت حالتی از رفاه تعریف میشود که در آن افراد توانایی بالقوهی خود را درک میکنند؛ میتوانند استرسهای عادی زندگی را مدیریت کنند؛ کار مولد و اثربخش انجام دهند و برای جامعه مفید باشند. همانطور که در این تعریف میتوان مشاهده کرد، سلامت روان، شامل ابعاد فردی و اجتماعی است و در نتیجه بر روی نحوهی تفکر و احساس، عملکرد و انتخابها و ارتباط ما با دیگران تاثیر میگذارد. در حقیقت داشتن سلامت روان مناسب به معنی سالم بودن از لحاظ شناختی، عاطفی و اجتماعی است.
دلایل اهمیت سلامت روان:
- سلامت روانی مهم است زیرا به افراد کمک میکند با چالش ها و شکست های زندگی خود در مکان های مختلف کنار بیایند.
- سلامت روانی هنگام تغییر نقش ها و مسئولیت ها دچار مشکل و شوک نشوند.
- سلامت روانی مواجهه افراد را با چالش های سخت آسان تر میکند.
- سلامت روانی استرس را مدیریت کنند.
- سلامت روانی انعطاف پذیری در شخصیت افراد را افزایش دهند.
- سلامت روانی به هر فردی کمک میکند تا به بالاترین پتانسیل خود برسد.
چه عواملی سلامت روان را تهدید میکنند؟
عوامل متعدد و بعضا ناشناختهای وجود دارند که سلامت روان ما را تهدید میکنند اما به طور کلی میتوان گفت که اگر فرد در محیطی قرار بگیرد که انتظارات موجود با تواناییهای او همخوانی نداشته باشد، به شکلی که شناخت و درک فرد از خود و نقاط قوت و ضعفش مختل شود، سلامت روان او دچار آسیب میشود. در زیر به موارد دیگری که ممکن است سلامت روان را تحت تاثیر قرار بدهند اشاره میکنیم:
- عوامل بیولوژیکی مثل ژنتیک
- آسیب مغزی
- تجربیات تلخ و تراماها
- فرهنگ و محیط زندگی
- سبک زندگی
تفاوت سلامت روان و بهداشت روان
شاید عبارت بهداشت روان به گوشتان خورده باشد. برخلاف تصوری که ممکن است در ابتدا در ذهنتان ایجاد شده باشد، دو عبارت بهداشت روان و سلامت روان معنی یکسانی ندارند. سلامت روان به معنی وضعیتی است که یک شخص از نظر روانی تجربه میکند و در واقع میزان خوب بودن یا نبودن آن وضعیت را مشخص میکند. اما بهداشت روان مفهومی عملیتر دارد. عبارت بهداشت روان دربارهی اقداماتی به کار میرود که شخص برای حفظ سلامت روان و پیشگیری از مشکلات احتمالی انجام میدهد.
در ادامهی این مطلب به توضیح روشهایی برای مراقبت از سلامت روان میپردازیم.
مقاله اختلال شخصیت مرزی د رنوجوانان و کودکان را نیز مطالعه کنید.
روشهایی برای مراقبت از سلامت روان
برای اینکه بهداشت روان را به یک سبک زندگی تبدیل کنیم و حفظ سلامت روان را اولویت زندگی خود قرار دهیم، نکات و مواردی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
– فعالیت بدنی منظم:
ورزش و فعالیتهای بدنی با آزاد کردن مواد شیمیایی در مغز، علاوه بر سلامت فیزیکی باعث بهبود وضعیت ذهنی و در نتیجه بهبود سلامت روان میشود. لازم نیست تمرینهای سخت فیزیکی انجام دهید؛ چیزی که اهمیت دارد منظم انجام دادن فعالیتهاست. کافی است فقط روزی ۳۰ دقیقه پیادهروی کنید تا احساس سلامتی بیشتری داشته باشید.
– خواب منظم:
نظم و میزان خواب در وضعیت روحی بسیار تاثیرگذار است. مهم است که یک برنامهی خواب خوب تهیه کنید و بتوانید به آن متعهد بمانید. خواب خوب یعنی خواب کافی و منظم و این نظم حتی زندگی شما را در هنگام بیداری هم در جهت مثبت تحت تاثیر قرار میدهد.
– تغذیهی سالم:
وقتی به سلامت روان فکر میکنیم، احتمالا ذهنمان به سمت غذا نمیرود اما در حقیقت چیزی که میخوریم بر وضعیت روحی و روانی ما تاثیر دارد. خوردن غذاهای قندی تاثیری متفاوت با خوردن غذهای پروتئینی بر بدن و ذهن میگذارد. تغذیهی سالم علاوه بر تاثیر مستقیم بر بدن، با ایجاد حس تازگی و شادابی، وضعیت سلامت روان را بهبود میدهد.
– استراحت کافی:
تکرار هرروزهی کارها و مسئولیتها میتواند طاقتفرسا شود و از نظر روانی تحت فشار قرارمان دهد. در چنین مواقعی خوب است که کمی به خودتان استراحت بدهید و به کارهای مورد علاقهتان بپردازید، حتی شاید دوست داشته باشید که در روز استراحتتان کلا هیچ کاری انجام ندهید. چیزی که مهم است به هم زدن ریتم روزمره برای رسیدن به شادابی و آمادگی ذهنی قبلی است.
– اولویتبندی و هدفگذاری:
مشخص کردن مسائلی که برایتان از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و اهداف کلیتان در زندگی باعث میشود انرژی روانی و فیزیکی خود را بر سر موضوعات بیاهمیت هدر ندهید. این کار به زندگیتان جهت خواهد داد و قدرت بیشتری برای دنبال کردن مسیر موردنظرتان در اختیارتان قرار خواهد داد. این به بهبود سلامت روان شما کمک بزرگی خواهد کرد؛ بهعنوان مثال این مسئله باعث میشود برای کمبودهایی که ممکن است در زمینهای خاص حس کنید، خودتان را سرزنش نکنیم چون آن موضوع خاص یا اصلا هدف و اولویت شما نبوده و طبیعی است که در آن ضعف داشته باشید یا میدانید که با تمرکز و صرف زمان بیشتر در آن زمینه به هدف خود خواهید رسید.
– تمرکز روی ذهنیت مثبت:
قدردان بودن بهخاطر افراد و چیزهایی که در اطرافتان وجود دارد، ابراز علاقه کردن، اهمیت دادن و مراقبت کردن از آنها از مصادیق داشتن ذهنیت مثبت است. این ویژگی باعث میشود ارتباطاتی که با دیگران میسازیم شکلی عمیقتر و واقعیتر به خود بگیرد. همچنین باعث قویتر شدن روابط فعلیمان هم میشود که این امر هم یکی از عوامل شکلگیری سلامت روان است.
– پذیرش خود:
این که خود و احساساتتان، تجربیات و آثار به جا مانده از آنها بر روحتان و کمبودها و قوتهای خود را بشناسید و آنها را بپذیرید، از اصلیترین اقداماتی است که میتواند در جهت رشد و بهبود سلامت روان شما را یاری کند. این ارتباط با خود در ابتدا ممکن است بسیار سخت باشد اما اگر به اندازهی لازم برای شناخت و مراقبت از خود زمان بگذارید، بهمرور تاثیر آن را خواهید دید. در واقع خودمراقبتی روش کاربردی و خوبی برای مدیریت محرکها و مقابله با آنهاست؛ البته روشن است که جای درمان را نمیگیرد و در صورت نیاز به درمان حتما باید به متخصصین مراجعه کرد.
– ارتباط با عزیزان:
از کسانی که دوستشان دارید و از نظرتان قابل اعتمادند دوری نکنید، با آنها صادق باشید و از احساساتتان صحبت کنید. گاهی همین که شنیده شوید، حس بهتری در شما ایجاد خواهد کرد و با افکار درهم ریختهی ذهنتان راحتتر کنار خواهید آمد. اگر نیاز به حمایت یا راهنمایی داشته باشید، این جمع از عزیزان در کنارتان خواهند بود تا به شما کمک کنند پس ارتباط خود را حفظ کنید.
چه زمانی نیاز به مداخلهی درمانی است؟
بهطور کلی میتوان از روشهای رواندرمانی در هر زمانی برای پیشگیری از مشکل و بهبود عملکرد و بهرهوری در زندگی استفاده کرد اما اگر به دلایل پررنگتری به فکر وضعیت سلامت روان خود و استفاده از خدمات رواندرمانی افتادهاید باید بدانید که علائم آزاردهنده و شدید، در صورتی که بیش از دو هفته ادامه پیدا کنند، حتما قابل پیگیریاند. میتوانید برای آغاز درمان، مستقیما از طریق کلینیکهای رواندرمانی اقدام کنید یا با مراجعه به پزشک عمومی به متخصص مربوطه معرفی شوید. به یاد داشته باشید که آسیبهای روانی میتوانند روند معمول زندگی را مختل کنند و به همین دلیل درمان بهموقع و اصولی، نقش بسیار مهم و بهسزایی در بازیابی توان ذهنی و بازگشت به زندگی روزانهی باکیفیت دارد.
مقاله پدر روانشناسی کودک را نیز مطالعه کنید.
در نهایت، یادآوری این نکته ضروری است که هر چه سلامت روان در ما از سطح بالاتری برخوردار باشد، رفتار ما پایدارتر و سازگارتر خواهد بود و میتوانیم روابط سالمتری با خود و دیگران داشته باشیم و این موضوع هم به سطح مهارتها و سلامت اجتماعی ما کمک خواهد کرد و هم روی زندگی شخصیمان تاثیرگذار خواهد بود. سلامت و بهداشت روان یک مفهوم تک بعدی و جدا از بقیهی مفاهیم و موضوعات مرتبط به رشد شخصیتی نیست و به شکل دومینوواری روی تمام وجوه زندگی ما از جمله رضایت و امید به زندگی اثرگذار است. خوب است که همانطور که واقعا هست به آن نگاه کنیم، یعنی بدون سوگیریهای غلط، و از تاثیر آن غافل نشویم.
برای اطلاعات بیشتر درباره سلامت روان مقاله مربوط به سلامت روان را در سایت سازمان بهداشت جهانی مطاله کنید.
همچنین برای کمک گرفتن از متخصصین در زمینه سلامت روان کلیلک کنید