رویکرد های روانشناسی

معرفی انواع رویکرد های درمانی روانشناسی

جلسه روان درمانی

اهمیت توجه به ذهن و روان، که امروزه به یکی از الزامات زندگی مدرن تبدیل شده، امر جدیدی نیست و در طول تاریخ، فیلسوفان و صاحب‌نظران بزرگی بوده‌اند که هر یک از نگاه خود تحلیل‌ها و تفسیرهایی را درباره‌ی این موضوع ارائه کرده‌اند. رویکرد های درمانی روانشناسی متنوعی از گذشته‌های دور تا به امروز مطرح بوده و هستند؛ حتی با گذر زمان به گستردگی و تنوع آن‌ها اضافه شده. نظریه‌های قدیمی و کلاسیک اصلاح شده‌اند و برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر و حل ناراحتی‌های روحی و روانی به بهترین نحو ممکن، تغییر و تکامل پیدا کرده‌اند. به این ترتیب از رویکردهای کلی روانشناسی، تعداد قابل توجهی شیوه‌ی درمانی به دست آمده که امروزه بسیار کاربرد دارند و روان‌شناسان و روان‌پزشکان از آن‌ها جهت بهبود حال مراجعان خود استفاده می‌کنند.

 

رویکرد های درمانی روانشناسی کلاسیک

رویکرد های درمانی روانشناسی نشان‌دهنده‌ی طرز نگاه به جهان درونی و ذهنی انسان‌هاست و هر یک از آن‌ها به بعد مشخصی از احساسات، افکار و تجربه‌ی انسان در زندگی‌اش می‌پردازند. پنج رویکرد کلی در روانشناسی وجود دارد که اصل قرار می‌گیرند و از دل آن‌ها روش‌های درمانی مختلفی متولد می‌شوند. این رویکردها شامل موارد زیر می‌شوند:

  • رویکرد زیستی

در نگرش زیستی بیشتر فرایند‌های نوروبیولوژیک مورد توجه هستند و تغییرات خلق و خو مثل افسردگی یا اضطراب را نتیجه‌ی بر هم خوردن تعادل هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های عصبی در نظر می‌گیرند. طبیعی است که در این روش، برای بهبود مشکلات هم از روش‌های زیستی و دارویی استفاده شود.

  • رویکرد روانکاوی

این رویکرد توسط فروید مطرح شده و در آن تحریکات ناخودآگاه نقش مهمی دارند.  در واقع فروید معتقد بود که آثار اتفاقات و موانعی که ما در زندگی تجربه می‌کنیم، به سطح ناخودآگاه ذهن نفوذ کرده و به افکار و رفتار ما جهت می‌دهند. در این رویکرد، باور بر این است که تجربیات دوره‌ی کودکی اهمیت و تاثیر زیادی بر روی الگوی رفتاری ما در بزرگسالی دارد.

  • رویکرد رفتاری

رویکرد رفتاری یکی از قدیمی‌ترین رویکردهای روانشناسی موجود است. در این نگرش روانشناسانه، صرفا خود رفتار یعنی کنش و واکنش‌های ما با محیط اطراف مورد مطالعه قرار می‌گیرد و روانشناسان این حوزه سعی در بهبود رفتارها دارند بدون این‌که در چگونگی و چرایی شکل‌گیری آن دقیق شوند.

  • رویکرد شناختی

برعکس شیوه‌ی رفتاری، در این رویکرد به ادراکات فرد از محیط پرداخته می‌شود. در واقع ادراکات ما به‌وجود‌آورنده‌ی رفتارها و واکنش‌های خاصی هستند که در پاسخ به محرک‌های محیطی از خود نشان می‌دهیم. این شیوه به بروز بیرونی رفتار توجه چندانی ندارد و آنچه در درون فرد اتفاق می‌افتد، یعنی برداشت‌ها و قضاوت‌ها و توانایی‌های ذهنی او در مواجهه با جهان بیرون را مورد بررسی قرار می‌دهد.

  • رویکرد انسان‌گرا

در رویکرد روانشناسی انسان‌گرا، گذشته و محیط فرد چندان تاثیرگذار در نظر گرفته نمی‌شوند. تمرکز این روش بیشتر بر روی شکوفا کردن کامل احساسات و توانایی‌های ما در‌ حال حاضر است و حتی تاثیر رفتار و اعمال‌مان هم چندان مهم پنداشته نمی‌شود

 

رویکردهای روان‌درمانی مدرن

امروزه سبک‌ها و روش‌های بسیار متنوعی برای روان‌درمانی وجود دارد که از همان روش‌‌های کلاسیک منشا گرفته‌اند و هر کسی با توجه به نیاز و مشکلش می‌تواند روش مناسب و دلخواهش را انتخاب کند. دسته‌بندی این سبک‌ها معمولا به سادگی رویکردها روش‌های قدیمی‌تر نیست چون دیدگاه‌های قدیمی در طول زمان اصلاح شده، با دیگر شیوه‌ها تلفیق شده و ابعاد و کاربرد بیشتری پیدا کرده‌اند. از جالب‌ترین این اصلاحات، می‌توان به ادغام رویکرد روانشناسی رفتاری با رویکرد شناختی اشاره کرد.

  • رویکرد شناختی-رفتاری

در حالی که رویکرد رفتاری صرف رفتار و عمل را مورد بررسی قرار می‌دهد و برای تطابق آن با محیط تلاش می‌کند، رویکرد شناختی این موضوع را مطرح می‌کند که اتفاقات بیرون نیستند که رفتار ما را شکل می‌دهند بلکه چگونگی فهم و تفسیر ما از آن‌هاست است که واکنش و رفتار ما را تعیین می‌کند. این دو رویکرد با وجود تضادها و تفاوت‌هایی که دارند، به شکل بسیار کارآمدی یکدیگر را تعدیل کردند؛ روانشناسان رفتاری به مرور متوجه اهمیت شناخت ذهن انسان‌ها و نوع ادراک آن‌ها از محیط در طرز رفتارشان شدند و روانشناسان شناختی هم شناخت نوع رفتار انسان‌ها را در تغییر سیستم شناختی آن‌ها موثر دیدند. در نتیجه‌ی همراهی و ادغام این دو دیدگاه، رویکرد شناختی-رفتاری به‌ وجود آمد. درمان‌های شناختی-رفتاری معمولا کوتاه‌مدت هستند و درمان‌گر در آن نقش فعالی دارد؛ آموزش و تکالیفی به مراجع داده می‌شود که تعهد او به انجام دادن و اجرا کردن آن‌ها، روند درمان که شامل اصلاح عمقی باورها و افکار شخص است را پیش می‌برد.

  • رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد

رویکرد درمانی روانشناسی ACT یا رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد یکی دیگر از روش‌های درمان است. این روش، یک روش درمانی رفتاری و تجربی است که بر پایه‌ی ذهن‌آگاهی، بافتارگرایی و انعطاف شکل گرفته. اکت رویکردی است که تاکیدش بر پذیرش وجود ناراحتی یا مشکل و سپس انعطاف به خرج دادن در برخورد با مسائلی است که از کنترل ما خارج است. در درمان با این شیوه، هیچ تلاش خاصی برای کم کردن علائم انجام نمی‌شود ولی نتیجه‌ی آن، کاهش علائم خواهد بود.

  • رویکرد پویشی کوتاه مدت

این رویکرد یکی از انواع رویکردهای روان‌کاوانه است. در این شیوه هم مراجع درباره‌ی زندگی و احساسات خود با درمان‌گر صحبت می‌کند با این تفاوت که در این جلسات بیشتر از تجربیات گذشته، تجربیات زمان حال اهمیت دارد و مدت زمان آن‌ها هم کم‌تر است. در روان‌کاوی و رویکردهای مشتق از آن، درمان‌گر بیشتر نقش شنونده را دارد و در جلسات درمان، آموزش قابل توجه و تکلیف برای مراجع دیده نمی‌شود. در این روش که با نام‌های ISTDP و یا DISTDP هم شناخته می‌شود، هدف کنار رفتن مکانیسم‌های دفاعی ناخودآگاه و ارتباط با احساسات واقعی و اصیل است که به دلیل اضطراب، افسردگی یا مشکلات دیگر در تجربه کردنشان ناتوان بودیم.

  • رویکرد هیجان‌مدار

رویکرد هیجان‌مدار از رویکرد انسان‌گرا مشتق شده و تمرکز آن بر روی اینجا و حالاست. در این روش نسبت به انسان دیدمثبتی وجود دارد. موضوعی که در رویکرد هیجان‌مدار به آن بیشتر پرداخته می‌شود، هیجانات و دل‌بستگی‌های کنونی فرد است و درمان‌گر در طول درمان، همدل و آرام باقی می‌ماند و سعی می‌کند حالتی را حفظ کند که مراجع بتواند تمام هیجانات فعلی‌اش را تا حد ممکن عمیق و بدون مزاحمت تجربه کند.

  • رویکرد طرحواره‌درمانی

طرحواره‌درمانی ترکیبی از چند نوع رویکرد روانشناسی مختلف است که شامل رویکرد روان‌کاوانه، شناختی-رفتاری، هیجان‌مدار و نظریه‌ی دل‌بستگی می‌شود. در این روش باور بر این است که الگوهایی که از کودکی در ذهن و روان ما شکل گرفته و با عنوان طرحواره شناخته می‌شوند، بر درک ما از اطراف‌مان و رفتارهای ما در بزرگسالی تاثیر می‌گذارند. طرحواره‌ها در کودکی و در شرایط خاصی کاربردی و مفید بوده‌اند اما به مرور و با تغییر شرایط و محیط زندگی این ویژگی را از دست داده‌اند. این روش بر به حداقل رساندن تاثیر این طرحواره‌های ناکارآمد در زندگی مراجعان متمرکز است.

مقاله طرحواره های ناسازگار را نیز مطالعه کنید.

روان‌درمانی برای چه کسانی مفید است؟

پاسخ این سوال، یک پاسخ کوتاه و سرراست نیست. به‌طور کلی استفاده از خدمات روان‌درمانی و صحبت با یک درمان‌گر ، می‌تواند برای همه‌ مفید باشد اما اگر تغییرات خلقی شدید و آزاردهنده‌ای حس می‌کنید یا از مشکلاتی مثل ترس، اضطراب، افسردگی، اهمال‌کاری و مشکلات دیگری از این دست را تجربه می‌کنید که کنترل‌شان برایتان سخت یا از عهده‌تان خارج است، حتما نیاز است که از درمان‌گر کمک بگیرید. باید توجه داشته باشید که تمام رویکرد های درمانی روانشناسی مطرح شده در این مقاله و رویکردهای دیگر که به آن‌ها اشاره نکردیم، محاسن مختص به خودشان را دارند و هر شخص با توجه به مشکل و نیاز خودش می‌تواند یکی از این رویکردها را انتخاب کند.

جهت کمک از متخصصین در زمینه روان درمانی کلیک کند.

 

در آخر باید بگوییم که رویکردهای روانشناسی محدود به مواردی که اینجا به آن‌ها اشاره کردیم نمی‌شود. خوب است با جست‌وجوی بیشتر و اطلاع پیدا کردن از شیوه‌های دیگر روان‌درمانی، انتخاب درستی برای مراقبت از سلامت روان‌مان داشته باشیم و در جهت برقراری ارتباط عمیق‌تر با خودمان و به تبع آن با جهان اطراف‌مان اقدام کنیم و به این فکر باشیم که کارمان، یک سرمایه‌گذاری بزرگ برای به‌دست آوردن زندگی بهتر و مثبت‌تر است و هزینه‌ای که صرف این کار می‌کنیم قطعا ارزشش را دارد.

برای اطلاعات بیشتر میتوانید این مقاله رویکرد های مختلف روانشناسی را نیز مطالعه کنید.

بیشتر بخوانید: اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان و کودکان 

نویسنده: مهدیه کوچک زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *